جلوه وصال

نماز ازلسان امام رضا (ع)

جلوه وصال

نماز ازلسان امام رضا (ع)

جلوه وصال

همّ  و غمّ خود را معطوف نماز می کند و می داند که اگر بندگان به نماز اهمیت  دهند، هیچ مجالی برای جولان و یکه تازی او وجود نخواهد داشت.

امام رضا(ع) می فرماید:

«شیطان پیوسته از شخص مؤمن در وحشت و گریزان است، تا وقتی که بر نمازهای پنجگانه مراقبت و محافظت دارد. هنگامی که ]با تأخیر از اول وقت و بی اعتنایی[ آن ها را ضایع ساخت، شیطان بر او جرأت می یابد و او را به ورطه ی گناهان بزرگ می اندازد.»[1]

به همین دلیل است که امام معصوم(ع) می فرماید: «امتحنوا شیعتنا عند مواقبت  الصلاه کیف محافظتم علیها؛ شیعیان ما را در اوقات نماز، آزمایش کنید که چگونه بر خواندن نماز در موعد مقرّر محافظت می کنند.» [2]

امام رضا(ع) به یکی از اصحابش فرمود:

«ای فلانی! زمانی که وقت نماز فرا رسد، بر تو لازم است نماز را در اول وقت به جای آوری، زیرا تو نمی دانی بعداً چه پیش خواهد آمد».[3]

و نیز فرمود:

«برای هر نمازی سه وقت است: اول وقت، وسط وقت، آخر وقت، به جا آوردن نماز در اول وقت موجب نشنودی خدا، در وسط آن عفو پروردگار، و در آخر وقت غفران و آمرزش الهی است و بهترین اوقات، اول وقت است و کسی حق ندارد آخر وقت را برای نماز انتخاب کند. همانا نماز آخر وقت برای کسی مجاز است که بیماری یا عذری داشته باشد، یا این که مسافر باشد.»[4]

نماز اول وقت افزون بر ثواب و اجری که دارد آثار و برکات متعددی به دنبال دارد، اما نماز در وسط وقت تنها ثواب دارد و آن برکات را در پی نخواهد داشت. اگر نماز در آخر وقت خوانده شود، از ثواب آن نیز کم خواهد شد.

رعایت آداب نماز

هر ضیافتی آدابی دارد و برای بهره مندی بیشتر و بهتر از آن ضیافت یابد آداب ضیافت را رعایت کرد، به راستی ضیافت با شکوه و پر رمز و راز نماز دارای چه آدابی است؟ اینک از زبان مخزن اسرار الهی، امام رضا(ع) که معرفت کاملی نسبت به این ضیافت و آداب آن دارد، آداب نماز را بهره مند می شویم:

«آداب نماز این است که آن را با حضور قلب و فراغت اعضا و جوارح از هر کاری، به جای آوردی و با تواضع در مقابل خداوند بایستی و بهشت را در طرف راست خود ببینی و آتش را در طرف چپ و صراط را پیش رو و خداوند را در مقابل.»[5]

از بیانات دُرَربار رضوی استفاده می شود که نماز آدابی باطنی و ظاهری دارد، وقتی شرایط و آداب باطنی رعایت شود، بر ظاهر نمازگزار تأثیر می گذارد و آداب ظاهری نیز رعایت می شود.

الف) آداب باطنی

مقصود از آداب باطنی آن دسته از آدابی است که مربوط به قلب و باطن انسان هاست.

1- حضور قلب

در تعریف حضور قلب آمده است:

«مقصود از حضور قلب، این است که قلب نمازگزار هنگام نماز، نزد نماز باشد، نه مشغول به امر دیگری که او را از نماز، غافل می کند، و همین مقدار که قلب نمازگزار، متوجه ظاهر و احوال و اقوال نماز باشد، در تحقیق حضور قلب، کافی است».[6]

نمازگزار، باید همواره خود را در محضر خداوند متعال مشاهده کند (بین یدی الله تبارک و تعالی) و از پریشانی حواس و افکار غیر الهی بپرهیزد، نمازگزار، باید حریم اوامر الهی را بسیار بزرگ بشمارد و از عظمت پروردگار خویش خائف بوده و به رحمت واسعه پروردگار امید داشته باشد. او هنگامی که برای نماز ایستاده  و به محلّ سجده چشم دوخته است، باید در ذهن خود مجسم کند که در برابر خدای قادر متعال ایستاده است که او را می بیند و به آنچه در اعماق دلش می گذرد، آگاه است.

حضرت امام رضا(ع) در فرازهای سخنانش توجه به این چند نکته را در امر حضور قلب برای هر نمازگزاری ضروری دانسته اند:

1- نماز را با حضور قلب و فراغت اعضا و جوارح از هر کاری به جای آورد .

2- با تواضع در برابر خداوند بایستد.

3- بهشت را در طرف راست خود ببیند.

4- آتش دوزخ را در طرف چپ خود ببیند.

5- صراط را در پیش روی خود قرار دهد.

6- خداوند را در مقابل خودمشاهده کند.

حضرت رسول(ص) فرموده است: «عبادت کن خدای تعالی را، چنانکه گویا او را می بینی و اگر او را نمی بینی، او  تو را می بیند.»[7]

همچنین نماز گزار باید متوجه باشد که توجه به خدا، منحصراً باید با قلب او باشد و درونش متوجه حضرت احدیّت باشد؛ اما سر و صورت او اینه دل و تابع و پیرو آن است و توجه سر و صورت به تنهایی ارزش ندارد.

بنده ای که دامن خدمت به کمر بسته و در برابر سیّد و مولای خود ایستاده است، چگونه ممکن است از او روی برتابد و افکارش را در غیر آنچه مولا می خواهد به کار اندازد؟ بی گمان چنین کاری، موجب محرومیت او از توفیق بندگی خواهد بود؛ کجا رسد که آن مولا خدای قادر متعال باشد که او را آفریده و همه مقدّراتش را تقدیرنموده است.

حضرت علی بن موسی الرضا(ع) نقل فرمود: «مردی از اصحاب امیرالمؤمنین(ع) بود به نام «قیس»، هنگامی که مشغول نماز شد، در رکعت اول مار سیاهی آمد و در موضع سجده ی قیس قرار گرفت، او با بی توجهی کامل به رکوع و سجده رفت، وقتی پیشانی برداشت، مار به گردن او پیچید، سپس وارد پیراهن او شد؛ ولی او به نمازش ادامه داد و از مار هم آسیبی به او نرسید.» [8]

سپس حضرت رضا(ع) قضیه ای را که برای خودشان رخ داده بود، نقل کرد و فرمود: «من روزی در فرع بودم (زمینی ما بین مکه و مدینه) وقت نماز فرا رسید، پس پیاده شدم و به سوی بوته ی ثمامه رفتم (در بیابان عربستان گاه بوته هایی به قد یک درخت به چشم می خورد که از سایه شان به خوبی می توان استفاده کرد). همین که به نماز ایستادم و رکعتی خواندم، یک افعی نزدیک من آمد و کنارم قرار گرفت و من متوجه نماز شدم و از آن نکاستم و کم نکردم . افعی به من نزدیک شد و سپس به طرف بوته برگشت. وقتی از نماز فارغ شدم، در حالی که دعا و تعقیباتم را نیز تخفیف نداده بودم، بعضی از یارانم را که همراهم بودند، فرا خواندم و گفتم: پشت سر شما زیر بوته افعی است.» پس او را کشتند. آن گاه امام علی بن موسی الرضا(ع) فرمود: «هر کس از غیر خدا نترسد، خداوند او را کفایت می نماید».[9]

حضرت امام رضا(ع) فرموده: «همانا نماز بهترین شیوه بندگی خداست و آن زیباترین شکلی است که خداوند آن را آفریده؛ پس کسی که به طور کامل و تمام آن را به جا آورد، حق واجب آن را ادا کرده است و کسی که در انجام آن کوتاهی کند، خدا آن را به صورتش می زند.»[10]

2- خشوع و خضوع

حضرت امام رضا(ع) فرمود: «بر تو باد در نماز به خشوع و خضوع و این که در پیشگاه خداوند، چنان خاشع و خاضع باشی که خشیت و خوف، از سیمای تو ظاهر گردد.»[11]

خداوند متعال فرموده است: «به  راستی مؤمنان رستگار شدند؛ آنان که در نمازهایشان خشوع کنندگانند.»[12] بنده ای که برای خدمت و عبادت در پیشگاه خدای متعال می ایستد، موظّف است که با قلب و تمام جوارح و اعضا، اظهار عبودیت و بندگی کند. نمازگزار باید با طمأنینه، آرامش، هیبت و حیاء نماز بخواند و سر خود را پایین بیندازد و به موضع سجده  بنگرد و گردن و پشت خود را راست نگه دارد و دست های خود را روی ران ها بگذارد، بدون این که با دست هایش بازی کند. کمال قلب در هنگام نماز، به این است که این سخن خدای تبارک و تعالی را پیوسته در نظر داشته باشد که می فرماید: «هنگامی که بر پای می ایستی، در منظر پروردگارت هستی و او تو را می بیند.»[13]

ب) آداب ظاهری

امام رضا(ع) در سخنان گهربار خود فرمود:

«هرگاه خواستی نماز را به پای داری، پس با بی رغبتی و کسالت، خواب آلودگی، عجله و شتاب، بازی و سرگرمی به چیزی، به نماز مشغول نشو، بلکه نمازی به جای آور که سکون و حضور قلب و آرامش و تانّی در آن باشد، بر تو لازم است در نماز خاشع و خاضع باشی، و در پیشگاه خداوند جهان خود را خوار و ذلیل بدانی به طوری که خشیّت و خوف از سیمای تو ظاهر شود، و به وسیله آرامش و بر اثر فراونی ترس و ورعی که بر دلت عارض شده است، دو حالت «ترس» و «امید» در تو آشکار شود. پس در این حالت مقابل پروردگارت همچون بنده ی فراری گناهکار، که در مقابل مولایش قرار گرفته، بایست و قدم هایت را منظم کن، و خداوند را ناظر بدان زیرا اگر تو  خدا را نمی بینی، او تو را می بیند، با ریش و سایر اعضا و جوارحت بازی نکن، انگشتانت را به صدا در نیاور، بدنت را خارش مده، با بینی ات بازی نکن، با لباست هم بازی نکن، لثام زده نماز نخوان(مبادا چیزی در دهانت باشد که مانع اظهار صحیح کلمات یا مخارج حروف باشد) و برای زنان نیز روا نیست که با نقاب و روبند نماز بخوانند. هنگامی که در نماز  ایستاده ای، چشمت را به موضع سجده بیفکن و در هنگام نماز از خودت جزع و ترس ظاهر کن و با دارا بودن این حالات ویژه، نشان بده که تو راغب به خدا هستی و به وی عشق می ورزی، در حال قیام گاهی به این پا و آن پایت  تکیه مکن. همچون کسی که می خواهد با نماز وداع کند، نماز بگزار، طوری که دیگر موفق به ادای آن نمی شوی. بدان به یقین تو در برابر خداوند جبار هستی. بنابراین، به چیزی از اشیا مشغول مشو و حدیث نفس مکن (چیزی غیر از یاد خدا را در درونت راه مده) و دلت را از همه چیز غیر از یاد خدا و عبادت او فارغ کن. و باید که فقط به کار نماز بپردازی و حق آن را کاملاً ادا نمایی.

در حال نماز، به هنگام قیام، دست هایت را روی ران هایت قرار ده و در افتتاح نمازت تکبیر بگو و دست هایت را تا نرمه ی گوش بلند کن، به طوری که انگشت های ابهامت از گوش مقابل آن تجاوز نکند، و در قنوت نماز واجب، دست هایت از سر تجاوز نکند. اما در نماز نافله و وتر مانعی نیست که دست ها از سر تجاوز کند.

هرگاه به رکوع رفتی، پس دست هایت را بر زانوهایت بگذار و انگشتانت را بگشا و دست هایت را جمع کن و از محاذی زانوها و پاها خارج مکن و هنگام برخاستت از رکوع به تمام قامت بایست تا آن که مفاصلت کاملاً به مکان اصلی خود برگردد، و عروق و رگها جا به جا شود و سپس در سجده، پیشانی و کف را بر زمین بگذار، و انگشتان دست هایت را هنگام سجده ببند، و به طرف قبله قرار ده و هرگاه نشستی، پس به قسمت راست بدن ننشین، بلکه طرف راست را بلند کن و بر طرف چپ بگذار و بر پهلوی خود بنشین و دست روی دست مگذار، بلکه دست هایت را آزاد کن و مستقیم بر ران ها بگذار، زیرا دست روی دست گذاشتن، عمل اهل کتاب است.

در هنگام نماز خمیازه مکش، و دست و پا دراز مکن و آروغ نزن؛ و هرگاه این دو بر تو فشار آوردند، با سعی و کوشش از بروز آن جلوگیری کن و هرگاه عطسه کردی، پس «الحمدالله» بگو، و درموضع سجده ات حرکت نکن، و به جلو و عقب نرو، بلکه ثابت و بی حرکت باش... هرگاه به نماز ایستادی، با تمام توجه قلبی و درونی به خداوند روی آور، تا خداوند نیز به تو روی آورد، و برای نماز، وضوی شاداب و کامل بساز. و هرگاه خواستی سجده کنی پیشانیت را بر خاک بگذار. هرگاه به نمازت روی آوردی، و با توجه و حضور کامل قلبی به نماز ایستادی، و آداب و شرایط نماز را حفظ کردی و با همه وجودت به سوی خدا رفتی، او نیز با همه ی رحمت و مغفرت و عنایتش به تو روی خواهد آورد. هرگاه از خدا روی گردان شوی، خداوند نیز از تو روی گردان شود، و تو را به حال خود رها خواهد کرد.»

از امام هشتم(ع) درباره کیفیت نماز کامل سؤال شد، حضرت فرمود:

«نماز کامل ]که نمازگزار را از آفت فحشا و منکر باز دارد[ نمازی است که دارای شرایط زیر باشد: 1- حضور قلب 2- فراغت جوارح و اعضاء از هر چیز (غیر از یاد خدا) 3- با کمال ذلت و خاکساری در برابر پروردگار ایستادن 4- رسیدن به مرتبه یقین؛  که نمازگزار فرض کند بهشت طرف راست، جهنم سوزان طرف چپ، صراط پیش رو، و ذات اقدس الهی در مقابلش قرار دارد.»[14]

امام رضا(ع) فرموده است:

«نماز، صله (پیوند) و موهبتی است از طرف خداوند مهربان برای بنده از راه رحمت و عنایت، نماز، مطالبه وصال و راه رسیدن بنده به سوی خداوند است. البته هرگاه با نیت خالص وارد نماز شود، و با تعظیم و اجلال هر چه بیشتر برای خداوند تکبیر کند، و قرائت را با ترتیل بخواند، وبا خشوع، رکوع را به جا آورد، و با تواضع سر از رکوع بردارد، و با ذلّت و خضوع سر به سجده گذارد، و با اخلاص در حالی که امید به رحمت خدا دارد، تشهد خواند، سپس نمازش را با رغبتی تمام و با امید به رحمت بیکران الهی، سلام دهد، و به پایان رساند؛ و در حالی بین ترس و امید، این فریضه الهی را به انجام رساند. پس هرگاه کسی نماز را با چنین آداب و شرایطی به جا آورد، حق نماز را ادا کرده است.»[15]

اهتمام به نماز شب

چنان که گزارش رجاء ابن ضحاک مشخص می شود، امام هشتم(ع) به انجام کامل نوافل[16] یومیّه و نافله شب مداومت داشت، در گزارش دیگری از ابراهیم بن عباس چنین آمده است:

«سیره آن حضرت چنان بد که شب کم می خوابید و بیشتر شب را بیدار بود و به عبادت و نوافل مشغول بود».[17]

علاوه بر سیره عملی آن بزرگوار، در بیانات آن معصوم نیز سفارش فراوانی به نافله شب شده است .

امام رضا(ع) فرموده است:

«نماز شب، موجب خشودی خدا است».[18]

نیز فرمود:

«بر شما لازم است که در به جای آوردن نماز شب کوشا باشید. هر بنده ای در آخر شب برخیزد و هشت رکعت نماز گزارد، سپس دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر به جای آورد، و در قنوت آن هفتاد بار از خدا طلب آمرزش نماید، از عذاب قبر و آتش در پناه ایزدی قرار گیرد، و عمرش طولانی شود، و وسعت رزق یابد.»[19]

امام رضا(ع) از پدرشان و ایشان هم از جد شان نقل فرمود: از امام زین العابدین(ع) سؤال شد: چرا کسانی که نماز شب می خوانند از خوشروترین مردمانند؟

حضرت در پاسخ فرمود:

«زیرا آنها با خدا خلوت کرده اند، و خداوند نیز ایشان را از نور خد پوشانده است.»[20]

بدین سان سیره حضرت آن بود که به همه مستحبات اهتمام می ورزیدند و در انجام با کیفیت آن بسیار می کوشیدند، اما به نماز شب و نماز جعفر طیّار توجه خاص داشتند و هر دو را با هم می خواندند. نماز شب و نماز جعفر طیّار وقتی تأثیر  فراوان بر روح و معنویت انسان می گذارد که در خلوت و به دور از چشم دیگران و با نشاط روحی و کیفیت و به طور مکرر و مداوم انجام شود و اگر کسی به چنین توفیقی دست یابد، انوار الهی بر قلب او خواهد تابید.

دعبل خزائی، که از شعرای به نام بود، گوید:

وقتی قصیده معروف به «مدارس آیات» را سرودم، برای زیارت امام رضا(ع) به خراسان رفتم و شعر خودم را برای آن حضرت خواندم. آن حضرت آن را تحسین کرد و فرمود: اشعارت را برای کسی نخوان تا من اجازه خواندن به تو بدهم. خبر آمدن من به خراسان، به مأمون نیز رسید،  مرا احضار کرد و حالم را پرسید و از من خواست تا شعر معروفم را برایش بخوانم، من گفتم: آن را نمی دانم. مأمون، به غلام خود گفت: علی بن موسی الرضا(ع) را بخوان. چیزی نگذشت که حضرت آمد و به من فرمود: ای دعبل! اشعارت را بخوان . من اشعارم را خواندم، مأمون آن را تحسین کرد و پنج هزار درهم به من جایزه داد. امام رضا(ع) هم نزدیک به همین مبلغ را به من مرحمت فرمود. من از حضرت رضا(ع) خواستم که یکی از لباس هایش را به من بدهد تا آن را  کفن خود قرار دهم، حضرت نپذیرفت و دستمال و پیراهنی از خز را به من داد و فرمود:

«نگه دار که در آن، هزار شب و در هر شب، هزار رکعت نماز خوانده ام و در آن هزار بار قرآن ختم کرده ام.»[21]

امام رضا(ع) فرموده اند:

«خانه هایی که در آن نماز شب خوانده می شود، بر اهل آسمان ها نور می دهند، همانطوری که ستارگان بر اهل زمین نور می دهند.»[22]

«از امام رضا(ع) سؤال شد: عبودیّت چیست؟ امام فرمود: در پنج چیز است: 1- خالی بودن شکم 2- قرائت قرآن 3- نماز شب 4- تضرّع در پیشگاه خدا  در صبحگاهان، 5- گریه و زاری از خوف خدا.»[23]

«بر نماز شب و تهجّد، مراقبت و مداومت کنید؛ زیرا که نماز شب، احترام به ساحت اقدس پروردگار است؛ آن موجب افزایش روی می گردد و چهره ها را زیبا می سازد و رزق آن وز را ضمانت  می نکد. در نماز وتر خود، درنگ و وقوف بسیار کنید؛ زیرا که درحدیث آمده است که: هر کس در نماز وتر خود، درنگ  کند، وقوف و درنگ او در محشر و روز قیامت، اندک خواهد گشت.»[24]

«ای برادر! شب و روز بیهوده نمی گذارد؛ بلکه از گذشتنش، نقص به عمر آدمیان وارد می شود و این شب و روز، ساعت و لحظاتی است. پس اگر به لهو و لعب پرداختی، بدان که روز را به غفلت  گذرانده ای و هر گاه شب فرا رسد و تو همه­ی آن را به خواب رفتی، از جمله ی آن کسانی هستی که در شب و روز، هیچ خیری در او نیست و هر کس چنین باشد مردنش بهتر است از زنده بودنش؛ زیرا قلبش مرده است و هر کس قلبش مرده باشد، خیری در حیات بدان او نیست. ای برادر! بیدار باش که بیشتر عمرت در غفلت و خواب گذشت و غنیمت بدان باقی مانده عمر خود را و قیامت را فراموش مکن تا عاقبت به خیر باشی...

ای برادر! هوشیار باش و تلافی کن آنچه را که ازتو فوت شده است. بسیار بر خود گریه کن به خاطر این که موفق نمی شوی که به پروردگارت توجه کنی و به سوی او روی آوری.

عتاب کن نفس اماره خود را و قبول نکن عذرهایش را در ترک بیداری در شب؛  زیرا عذرهایش همه دروغ است و اگر رنج بیداری یک ساعت از شب را به خود هموذار سازی، به یک راحت و نعمتی همیشگی خواهی رسید.»[25]

گفتار دوم:

اسرار و حکمت های نماز



[1] - عیون اخبار الرضا(ع)، ج 2، ص 27.

[2] - سفینه البحار، ج 2، ص 44.

[3] - وسائل الشیعه، ج 3، ص 87.

[4] - مستدرک الوسایل، ج 1، ص 185؛ بحارالانوار، ج 82، ص 350.

[5] - بحارالانوار، ج 84، ص 246؛ فقه الرضا، ص 43.

[6] - اسرار الصلاه، ملکی تبریزی، ص 186.

[7] - آداب الصلاه، ص 45 آداب الصلاه، ص 45.

[8] - «انّ رجلاً من اصحاب علی(ع) یقال له قیس کن یصلّی، فلمّا صلّی رکعه اقبل اسود، فصار فی موضع السجود فلمّا نحی جبینه عن موضعه،  تطّوّق الاسود فی عنقه ثمّ انساب فی قمیصه». بحارالانوار، ج 81، ص 264. روشن است که این حکم اختصاص به آن دسته از انسان هایی دارد که دارای مقام های بلند معنوی هستند اما انسان های عادی اجازه دارند در صورت بروز خطر جدی برای حفظ جانشان نماز را به هم بزنند و از جان خود دفاع بکنند.

[9] - بحارالانوار، ج 84، ص 247.

[10] - «ان الصلاه افضل العباده لله و هی احسن صوره خلقها الله، فمن أداها بکمالها و تمامها فقد ادّی واجب حقها و من تهاون فیها ضرب بها وجهه.» بحارالانوار، ج 84، ص 246.

[11] - «علیک بالخشوع و الخضوع متواضعاً به عزّوجلّ، متخاشعاً علیک خشیه و سیماء الخوف» آداب الصلاه، ص 162.

[12] - «قد افلح المؤمنون، الذین هم فی صلاتهم خاشعون» مؤمنون (23)، آیه 1 و 2.

[13] - اسرار الصلاه، ملکی تبریزی، ص 262 .

[14] - بحارالانوار، ج 84، ص 246 . بحارالانوار، ج 84، ص 236.

[15] - مستدرک الوسیله، ج 1، ص 264.

[16] - نمازهای مستحبی زیاد است و آن ها را نافله گویند و بین نمازهای مستحبی به خواندن نافله  های شبانه روز بیشتر سفارش شده و آن ها سی و چهار رکعت است که هشت رکعت آن نافله  ظهر که قبل از نماز ظهر خوانده شود وهشت رکعت نافله عصر که قبل از نماز عصر خوانده شود و چهاررکعت نافله مغرب که بعد از نماز مغرب خوانده شود و دو رکعت نافله عشا به صورت نشسته بعد از نماز عشا خوانده شود و یازده رکعت نافله شب، هشت رکعت آن به نیت نافله شب و دو رکعت آن به نیت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر خوانده شود و دو رکعت نافله صبح می باشد که قبل از ن

[17] - عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج1، ص 197.

[18] - من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 412، رضوان الله الصلاه بالیل.

[19] - بحارالانوار، ج 78، ص 161، ح 53.

[20] - عیون اخبار الرضا(ع)، ج 1، باب 28، حدیث 28، ص 574.

[21] - «احتفظ بهذا القمیص، فقد صلیّت فیه الف لیله، کلّ لیله الف رکعه و ختمت القرآن فیه الف ختمه» بحارالانوار، ج 82 ، ص 309؛ اصول کافی، ج 2، ص 114؛ المحجه البیضاء، ج 4، ص 284.

[22] -  «ان البیوت الّتی یصلّی بالیل یزهر نورها لاهل السماء کما یزهر الکواکب لاهل الارض» بحارالانوار، ج 87، ص 161.

[23] - «سئل ]الرضا(ع)[ عن العبودیّه: قال (ع) العبودیه خمسه اشیاء: خلو البطن و قرائه قرآن و قیام اللیل و التضرّع عند الصبح و البکاء من خشیّه الله.» الموعظ العددیه، ص 159.

[24] - «حافظوا علی صلاخ اللیل، فانّها حرمه الرّب ، تدر الرّزق و تحسین الوجه و تضمن رزق النهار و طولوا الوقوف فی الوتر؛ فانّه روی: من طوّل الوقوف فی الوتر، قلّ وقوفه یوم القیامه» نشان از بی نشانها، ص 427.

[25] - ارشاد القلوب، ج 2، ص10 و 13.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد